روز اومدن عشقم علی(1)
(پسرکم خاطره اون روز و شب شیرین رو برات مینویسم تا برای خودم یادگاری و برای شما یاد آوری بمونه یادآوریه روزهای سخت یه مادر) هر چقدر فکر میکنم نمیدونم چطوری ماجرای تولد علی کوچولو رو تعریف کنم.از هرجایی که می خوام شروع کنم میبینم نمیشه و باید به عقب برگردم و از روزهای قبل هم نکته هایی رو بنویسم دکترم بر اساس قانون بارداری سن پسرم و تاریخ تولدش رو 9 مهر معین کرده بود یعنی 9 مهر پایان چهل هفته بود. امادکتر سونو گرافی بر اساس اندازه ها و تصاویر دیده شده تاریخ زایمانم را 28 شهریور میگفت.خودم هم احساس میکردم تا آخر شهریور حتما پسرم به دنیا خواهد آمد. خانواده ام تقریبا از 4 ماهگی نگذاشتند که تنها بمانم. یا من تبریز بودم...
نویسنده :
مامان سارا
13:16